سلام...
بعد از چندی من دوباره حس نوشتن دارم... آخه چند وقتی بود که خیلی حوصله نداشتم چیزی بنویسم و اینجا بذارم... بگذریم از دلیلش!!!حس می کنم کمبود وقت با بزرگ شدن آدما نسبت مستقیم داره: وقتی بچه بودم حس می  کردم که به اندازه ی تموم ستاره های تو آسمون وقت دارم و راستش اصلن گذر زمان را خیلی حس نمی کردم و جالب اینجا بود که پیرتر شدن پدر و مادرم رو نمی فهمیدم... وقتی هم کمی بزرگ تر شدم و به قول این انگلیسی زبونا تین ایجر بودم هنوز زمان یه قطار دراز بود که همیشه هو هو کنان می رفت٬.. و یادمه که  روزای گرم تابستون تموم نا شدنی بود... مگه وقتی که اول مهر می رسید و به خودم و دوستام می گفتم : ای وای انگار همین دیروز بود که اول تابستون بودااااا
اما حالا زمان مثل بادی یه که با سرعت ۱۰۰ کیلومتر در ساعت داره می وزه یا یه هواپیمای جته که با سرعتی سرسام آور جلو میره و من هر چی می دوم بهش نمی رسم
هر چی بزرگتر می شم و آگاهی ام به خودم و حضورم بیشتر می شه ... زمان برام تندتر از پیش می گذره !!! انگار هر چی سنم بیشتر می شه زمان کوچیکتر میشه
پس شاید حس گذر زمان با رشد آدمی نسبت مستقیم داره، نه؟!؟!؟

نظرات 6 + ارسال نظر
مریم و سعید یکشنبه 29 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 07:37 ب.ظ http://saghf.blogsky.com

سلام. از آشنایی با وبلاگ ارزشمندشما خوشحالیم.

علی یکشنبه 29 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 10:12 ب.ظ http://30yasat.blogsky.com

سلام
وبلاگ خوبی داری .

صدر یکشنبه 29 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 11:25 ب.ظ http://khodkar.blogsky.com

سلام !
مطلب طاعت و پیمان و صلاح از من مست
که به پیمانه کشی شهره شدم از روز الست
من همان دم که وضو ساختم از چشمه عشق
چار تکبیر زدم یک سره بر هر چه که هست
==========================
هر جا و هر زمان از سر صمیمیت میگویم :
موفق باشی
صدر

جهان دوشنبه 30 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 04:41 ق.ظ http://davaran.persianblog.com

سلام .. یه نگاهی به همه نوشته ها انداختم .. جالب بود .... ولی خوب حق با شماست تا چشم بهم بزنیم میگذره ... جوانی چه شب و روز سر آمد ... افسوس که روز امد بیدار نگشتیم .... ولی خوب مهم اینه که وقتی پشت سر نگاه میکنیم پشیمون نباشیم ...... شاد باشید بدرود

سپهر دوشنبه 30 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 10:56 ق.ظ http://namakdoon.blogsky.com

و اگه یه جای دور از این مرزو بوم باشی که مجبور باشی فقط برای رفع نیاز اقتصادیت کار کنی و دوستات دارند توی شهر از وقتشون استفاده میکنند(البته نه همگی شون) اونوقت بین زمان برات چقدر زود میگذره...انگار مسابقه گذاشته تا فرصتها را ازت بگیره...آنیتا خانم ازین که به من سر زده بودی تشکر...موفق و موید و پیروز باشی...سپهر

سیاهِ روشن سه‌شنبه 31 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 08:10 ق.ظ http://www.ghadessi.com

سلام آنیتا
یک تیکه تو فیلم Matrix I هست که میگه Time Is always against us و واقعاْ همینه. ولی من فکر میکنم اگر برنامه ریزی باشه همین زمان آدمو از پایه محکم میسازه. منظورم همون تجربه است.
ایران نمی آی؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد