پاییز، پاییز، پاییز
در ...
چند قدمی،
از نگاه من و
ب مثل بودن
رنگ و رنگ
و خش خش برگ ها...
وقتی کفشهایمان بوسه می زد بر تن خشکشان...
و بی رنگ...
زندگی مباد!!
تو، همه فصل من
تو، همه عطش برای
بودن
و هم نبودن!!!
و من
در
پاییز
گذر ثانیه ها را
از یاد می برم.
فکر نکنین همه اش هنر منه هااااااا !
لی روز خیلی خوبی بود گرچه خیلی طولانی نبود!خیلی حرف زدیم و خندیدیم و هم گریستیم
جای همه ی شماها خالی بود... خیلی دلم می خواست شماها هم تو جمع کوچیک اما عمیق ما هم بودین
مرسی از همه ی دوستای خوب و مهربونم که دلتنگی منو تسلا دادن بویژه دیوانه ی خوب و میم بهتاش مهربون و رکساناش
من این عکسا رو بعد از چند روز بر می دارم چون می دونم باز شدن وبلاگ با وجود این عکسا خیلی طول خواهد کشید خصوصن برای شماها که اینترنت سریعی ندارین
به یاد ایران و پاییز زیبای شمال و اون پیچک حیاط کوچیکمون که پاییز که می شد برگریزان سرخی داشت
سلام خانوم گل
چقدر خوب که خوش گذشته به شما
چقدر پائیز زیبائی دارید اونجا
فقط یه چیزی
در کتاب چار فصل زندگی
صفححه ها پشت سر هم می رند
پس ........................................!
دلتنگیتون مانا نیست من می دونم
مانا نیست
مانا نیست
در پناه خدا
خوب باشی .
بخندی - بگردی - بگردی
ولی خوب باشی .
سلام
زندگی زیباست
زندگی آتشگهی دیرینه پابرجاست
شاد باشید
... عطش برای بودن و هم نبودن ... این عکسا در زمینه ی سیاه وبلاگت چه جالب شدن.
دوربین و هنر خودته خانومی.
من از پاییز خوشم میاد به شرط و شروطها
اینکه بخوام تو پارکی یا دره تپه ای قدم بزنم .هوا هم خوب باشه
زیر پام هم برگ درخت باشه و صدا کنه یا نم نم بارون بباره
... دیگه چی می خوای دوست من؟! می خوای یکی هم اون وسط برات عربی برقصه؟!؟
:)
:)
منم پاییز.
تو پاییز رو چه زیبا بلدی تعریف کنی . خیلی قشنگ ن . باور کن که توی پاییز هم می شه خوشحال بود . هزار بار شعرتو می خونم . بودن با پاییز .
من هم خیلی خوشحالم با وجود این همه رنگ!!!
و پاییز دلاویز و برگریز... و معمایی :)
این عکس ها فوق العاده هست .
سلام انیتا ....منم عاشق پاییزم :)
پاییزت خیلی قشنگه
پاییز من اما همیشه سرد و پر از درده
بهارم اما گرم و آفتابی و بارون زده است. بوی نمناکی ازش میاد مثل پاییز تو
من میدونم یه چیزایی هست که نمیدونم
چه کشف عظیمی !!!!!!!!!!!!!!!!!
:)
:)
دوباره اومدم عکسها رو نگاه کنم .از بس قشنگند .