برف یعنی سکوت . دیدی یک روز پا می شی می بینی اوه چقدر برف اومده و تو نفهمیدی . برای اینکه تمام شب بدون صدا باریده . تمام حرفها هم بدون صدا جمع می شن :می شن سکوت .
توی وبلاگ لیلی خوندم که دوست دارید راجع به شب هزار و یکم بیشتر بدونید. پیشنهاد می کنم یه سر به وبلاگ «یک عاشقانه آرام» بزنید. نظرخواهیتون انگلیسی نمی گیره که آدرسشو براتون بذارم. اگر خواستید لینک این وبلاگ توی بلاگ من هست. :)
می شه یه دنیا حرف را نگفت
ولی یه قطره احساسو نمی شه حبسش کرد .
حالا داره رود می شه .
برف یعنی سکوت . دیدی یک روز پا می شی می بینی اوه چقدر برف اومده و تو نفهمیدی . برای اینکه تمام شب بدون صدا باریده . تمام حرفها هم بدون صدا جمع می شن :می شن سکوت .
توی وبلاگ لیلی خوندم که دوست دارید راجع به شب هزار و یکم بیشتر بدونید. پیشنهاد می کنم یه سر به وبلاگ «یک عاشقانه آرام» بزنید. نظرخواهیتون انگلیسی نمی گیره که آدرسشو براتون بذارم. اگر خواستید لینک این وبلاگ توی بلاگ من هست. :)
اینکه شما گفتید بمان و اعتنا نکرد و گفتی برو و او نشست واقعا یه تضاده . حالا فهمیدم چرا اسم وبلاگتو گذاشتی پارادوکس.
آخی چرا گریست؟
به برفت حسودیم شد...
به خاموشی ات حسودیم شد...
اما مردم آزاریتو نفهمیدم. اگر میخواستی بری میذاشتی میرفت...