چند روز پیش دیدمش... جلوی پله ی برقی ایستاده بودم، منتظر یه پسره بودم که کتابشو ازش بخرم. یه دفه دیدم یه پسره با یه کلاه مدل قدیمی با عجله اومد تو و از پشت شیشه ها به بیرون نگاه کرد ... انگار از چیزی فرار می کرد و یا کسی رو قال گذاشته بود و داشت حالا دزدکی نگاهش می کرد ... یا اینکه کسی رو می پایید!!! خلاصه زود متوجه من شد اما اول نشناخت.. من هم اولش نشناخته بودمش... آخه با اون کلاه مسخره و موهای از ته تراشیده یه جورایی یه آدم دیگه ای شده بود... خلاصه یه جوری هر دو وانمود کردیم که همدیگر رو ندیدیم!!! آخه این کاری بود که هر دو همیشه وقتی همدیگر رو می دیدیم می کردیم!  ولی این بار یه چیزی برام جالب بود و اون دست راستش بود که از آستین کوتاه تی شرتش تو چشم می زد!!! تمام دستش رو خالکوبی رنگی کرده بود: یه طرح کامل رنگارنگ، بی هیچ سوراخی از خود پوست ِ بیچاره !!! نمی دونم طرحش چی بود (خیلی دلم می خواست بدونم) آخه شلوغ بود و همه یا می رفتن سر کلاسهاشون و یا از کلاس هاشون میومدن!! اینه که نمی شد خوب دید!!!
زیاد نمی شناختمش، از ای میل هایی که اون اوایل گاهی برام می فرستاد یه جورایی فهمیده بودم که از نظر روحی خیلی تعادل نداره! گاه  ای میل های خیلی مذهبی و فورواردهای دینی می فرستاد!!! و گاهی هم عکس های مسخره ی جورج بوش و ای میل های بی فایده ی ملت به سازمان ملل برای مخالفت با جنگ در عراق!!!... یه دف هم بی مقدمه منو به خونه اش دعوت کرده بود!!! (که من بهش گفته بودم درس دارم و گرفتارم و شاید یه وقت دیگه!!!) یه دوست ترک هم داشت که اون اوایل یه بار حالشو از این دوستش پرسیدم که اون هم گفت که زیاد باهاش جور نیست چون یه جورایی تو خودشه و آدم عجیبیه !!! اون روز که با اون تتو و اون رفتار مضطرب و عجیب دیدمش بیشتر از پیش دلم براش سوخت...
خب دیگه بعضی ها عجیبن و خودشون هم می دونن که عجیبن و دلشون می خواد که بهشون کمک بشه! بعضی ها اما عجیبن ولی نمی خوان کسی بهشون نزدیک بشه و کمکی بهشون بکنه...
من هم که نمی دونم چرا (هر جا که می رم) هر چی آدم عجیب و غریب عالمه به تورم می خوره (کم خودم فضولم که در حال و روز ادما مکاشفه کنم و برم تو نخشون، دست بر قضا آهن ربای هر چی
eccentric
 که فکرشو بکنین هستم .)

می گه بی نهایت هم ممکنه کوچیک یا بزرگ باشه!!!!! اگه در حل یه معادله برسیم به: بی نهایت منهای بی نهایت، باید ببینیم که کدوم کوچیکتر از اون یکیه!!!! من که کلی خشکم زد

ح
الا من می خوام یه نتیجه ای بگیرم: با این حساب نمیشه بی نهایت رو تصور کرد ؛ بعدشم  می گیم جهان هستی اونقدر بزرگه که نمیشه تصورش کرد، خب... حالا یکی به من بگه که تفاوت این دو تا چیه؟ نکنه این همونه؟! پس ما داریم تو بی نهایت زندگی می کنیم؟؟؟ همه مون تو یه اقیانوس بی انتها هی بالا میریم هی پایین می آیم... هی به چپ و راست می ریم... (آخی... یاد ماهی سیاه کوچولو افتادم)... آخه من می خوام بدونم این بی انتها که نهایت نداره چطوری ممکنه در یه نقطه از مکان و زمان آغاز شده باشه؟؟ عجب پیچیده شدااااا

سلام.....
خب من دیگه خیلی حوصله و وقت وبلاگ نویسی ندارم و دلیلش هم چند تا چیزه که خودم هم نمی دونم کدوماش مهمتره!!!... گرچه تقریبن هر روز چند تا سوژه به ذهنم می رسه (یه کم خودمو تحویل بگیرم!!!) که دلم می خواد اینجا بنویسم یا با چیزی برخورد می کنم که دلم می خواد به شماها هم بگم ... خصوصن که من توی یه شهر دیگه، مایل ها دور از همه ی شماها هستم!!
اما حالا یه چیز جالب: این بلاگ اسکای ناز نازی خیلی تحویلم گرفته و یه ایمیل زده بهم در جواب ایمیل من، خودتون بخونینش

Dear Anita

Thanks for your nice email.Now, XML structured Comment service is available.Archive system is under construction and will be active as soon as possible.We try our best to make blogsky more comfortable and attractive than ever.Best regards

 جالب بود، نه؟
.......
راستی کسی این خواننده رو می شناسه یا به آهنگاش تا حالا گوش داده؟
danielle brisebois یه جورایی خل و با مزه است
:::::::::::::::
راستی من به یه مهمونی بزرگ در دانشگاهمون دعوت شدم که می تونم دو نفر رو با خودم ببرم، کی حاضره با من بیاد؟؟!؟!! نپرسین چرا دعوت شدم که خجالت می کشم بگم

کی دیگه حوصله ی این همه ناز ِ بلاگ اسکای رو داره؟!؟! اصلن بذارین فکر کنه خیلی باحاله با این همه ناز کردن!!!!!!!!!!!!!
من که دیگه قهر ِ قهرم!!!!!!!!!!!

............
این هم یه قطعه ی ادبی، تقدیم به بلاگ اسکای (البته اگه زبون حالیشه!!!)
یه تار مو
خواب پرهای بالش رو
به هم نمی زنه
اگه توی یه لحظه ی بی معنی
از مجموع موهای سرم  جدا بشه.

Due to reasons we all know we are losing the friends we had made through having a weblog in blogsky, or we are in less and less contact with one another. Above all, it seems that many of us have turned cold to the whole matter and don't find ourselves interested any more in writing our memories, ideas and feelings ... in our weblogs... and we know that this is all because of the administration of blogsky that couldn't keep their promise in removing the  recent problem made in the site.
My suggestion is to send them a letter, signed by all of us and our friends in blogsky, asking them to find a quicker solution for the current problem, or to let us know the real reason behind so that we could decide what to do.
I have written something here as a letter to blogsky, please read it and let me know your ideas about it.  Please let me also know what you all think of this altogether; feel free to give your own suggestions too
thanks.


به دلایلی که همه آگاهی دارند، بسیاری از دوستای خوب که از راه وبلاگ نویسی (بویژه در بلاگ اسکای) با هم آشنا شده بودن به نوعی ارتباطاتشون بسیار کمتر از قبل شده. مهم تر از اون دلسردی تازه ای در نوشتن احساسات و خاطرات و ایده ها و ... در قالب وبلاگ ایجاد شده که همه به بدقولی مدیریت بلاگ اسکای مربوط می شه... پیشنهاد من اینه که بیاییم دوستا رو خبر کنیم و یه نامه ی دسته جمعی به امضای همه به مدیریت این سایت بنویسیم و ازشون بخواهیم که در رفع اشکال سریعتر اقدام کنند و یا دست کم تکلیف ما رو روشن کنن (اگه واقعن نمی خوان یا نمی تونن که مشکل را رفع کنن).
من یه نامه به انگلیسی نوشته ام . لطف کنین بخونین و اگه پیشنهادی در ویرایش متن دارین حتمن در کامنت بگین و یا به من ای میل بزنین.
اونهایی هم که موافقن یا مخالف و یا نظر دیگه ای دارن لطفن بگن.
مرسی

Dear Blogsky administrators,

 

    We, undersigned, are some of the users of blogsky who have been regularly using this opportunity you have kindly provided in order to exchange our ideas, feelings, news …

 

    However, since the time you have announced the recent problem due to which we are not able to use our comments and archives, we have almost lost contact with the new friends we had made through this service. Besides, many of us, if you have noticed, have in fact decided not to update our weblogs ever since.

 

    It seems almost a month or so since you have promised to remove the problem. Regarding our interest to continue using blogsky and with this hope that the current mal-function of the system ends up with introduction of a bunch of better and more advanced facilities, we would like to know the exact time for having our comments and archives back. It is worth noting that we would also like to know if the real reason behind this delay is beyond the control of the administration and not really technical.

   

    We hope this opportunity of communicating with other people all over the world through weblog can enhance the chances for having a better world, in peace and with ever-increasing social/international conscience.

 

Best regards,

Some users of blogsky

Name, email add. and URL